کد مطلب:327964 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:398

أنفال از نظر تفسیر
آنچه از تتّبع در تفاسیر فهمیده می شود و جمهور مفسّران آن را نقل كرده اند، این است كه آیه

«یَسْئَلُونَكَ عَنِ الأْنفالِ ...»(2)

درباره غنایم جنگ بدر و منازعه مسلمانان برای تقسیم آن غنایم، نازل شده است(3).



در جنگ بدر هنگامی كه كفّار مكّه برای نابود كردن مسلمانان نیروهای خود را بسیج كرده، به طرف مدینه رهسپار شده بودند، پیامبر اسلام به مسلمانان دستور داد كه خود را برای مقابله با آنان آماده سازند. مسلمانان و كفّار در محلّی به نام بدر در برابر هم موضع گرفتند(4). پس از آن كه نبرد شروع شد، جوانان به امید پیروزی بر كفّار حمله بردند و پیرمردان در مركز سپاه بماندند.



پس از آن كه كفّار شكست خوردند و غنایمی نصیب مسلمانان شد، چون پیغمبر فرموده بود: هركس غنیمتی بیاورد، برای او این قدر و آن قدر است، جوانان گفتند: چون این غنایم براثر تلاش و كوشش ما به دست آمده و پیرمردان در آن دخالت نداشته اند و در مركز سپاه مانده اند، در غنایم حقّی ندارند. پیرمردان در جواب گفتند: ما در ستاد لشكر پشتیبان شما بوده و از پیامبر خدا محافظت می كردیم و اگر حادثه ای پیش می آمد، شما به ما پناه می آوردید; پس ما هم در غنایم شریكیم.



روی این جریان بین مسلمانان اختلاف بروز كرد و در این باره به رسول خدا رجوع نمودند كه آیه «یَسئَلُونكَ عَنِ الأنفالِ قُل الأنفالُ لِلّه وَ لِلرَّسوُل» نازل گشت.



در قرائتی كه به امام سجاد و امام باقر و امام صادق(علیهم السلام) منسوب است، «یسئلونك الأنفال» قرائت شده است. ابن مسعود و سعد بن ابیوقاص و عدّه ای دیگر نیز به همین گونه خوانده اند(1).



بنا به این قرائت ها اصحاب پیامبر(صلی الله علیه وآله) می خواستند غنایم به ایشان داده شود و بنابر این كه «عن» را زاید ندانیم و مطابق مشهور قرائت كنیم، چنین مستفاد می گردد كه مسلمانان حكم انفال را از رسول اكرم سؤال كرده اند كه چگونه تقسیم می شود؟ یا ممكن است ایشان از این پرسیده باشند آیا انفال و غنایم بر مسلمانان حرام است، چنان كه برای امم پیشین این چنین بوده است؟



احمد و ابو داود و دیگران، درباره شأن نزول این آیه چنین گفته اند: «در روز بدر سعد بن ابیوقاص، شمشیر سعید بن عاص را پس از این كه او را كشته بود، برداشت و خدمت پیامبر آمد و از آن حضرت درخواست نمود كه آن شمشیر را به وی ببخشد. پیغمبر فرمود: آن را در همان جایی كه برداشته ای، بگذار. و پس از این قضیه آیه فوق نازل گشت. در این وقت نبی گرامی به سعد فرمود: ای سعد! هنگامی كه درخواست نمودی شمشیر را به تو ببخشم، نه از آن من بود، نه از آن تو. اكنون كه امر غنایم به من تفویض شده است، برو و آن را بردار»(2).



عبادة بن صامت گفته است: «آیه «یَسئلُونكَ عَنِ الأنفالِ ...» درباره افرادی كه در جنگ بدر شركت داشتند، نازل شد. بر سر تقسیم غنایم اختلاف نمودیم و اخلافمان فاسد شد. خداوند آنها را از ما گرفت و به پیامبرش اختصاص داد و پیامبر هم علی السویّه برهمگی تقسیم فرمود»(3).



فخر رازی یكی از وجوه شأن نزول آیه فوق را بدین گونه نقل كرده است:



«پیامبر(صلی الله علیه وآله) سه نفر از مهاجران و پنج تن از انصار را كه معذور بودند، یا از جانب پیامبر مأموریّت داشتند و در جنگ بدر شركت ننموده بودند، از غنایم عطا فرمود. نظر كسانی كه در جنگ شركت جسته بودند، این بود كه نباید سهمی به آنان داده شود. بدین سبب بین ایشان اختلاف و منازعه بروز نمود، كه آن آیه نازل شد»(4).



از ابو ایّوب انصاری نقل شده است: «رسول خدا عدّه ای را برای قتال كفّار برانگیخت. خداوند ایشان را یاری كرد و بر دشمن غلبه نمود. هر یك از ایشان كه غنیمتی می آورد، پیغمبر(صلی الله علیه وآله) چیزی از خمس به او عطا می فرمود. آن افرادی كه در جهاد پیش قدم بودند و قتل و اسر توسّط ایشان انجام می شد، به غنایم توجّه نمی كردند و آن را پشت سر خود رها می كردند. اینان به خدمت رسول اللّه آمدند و عرض كردند: این چگونه است كه عدّه ای در قتال پیش قدمند; اسر و قتل توسط ایشان است و عدّه ای به حرب نمی پردازند، امّا به ایشان از غنایم عطا می فرمایی؟ آن حضرت ساكت ماند (و به ایشان جوابی نداد) تا آیه انفال وحی شد.



سپس حضرت دستور داد افرادی كه از عطایا بهره مند شده اند، آنها را برگردانند. آنان گفتند: ما آن را از اموال خودمان شمردیم و خوردیم (و مصرف كردیم). فرمود: آن را حساب كنید (كه بیش تر از دیگران از غنایم برندارید)(1)».



ابن جریر از مجاهد نقل كرده است كه: «مردم از خمس غنایم پس از آن كه 54 آن را دریافت داشته بودند، سؤال نمودند، كه آیه مورد بحث وحی گردید»(2).



از سُدّی نقل است كه «آیه انفال در مورد فیء نازل گشته است و فیء آن است كه از اموال مشركان بدون جنگ به دست آید و آن به رسول خدا اختصاص دارد»(3).

2 . انفال (8) آيه 2.



3 . درباره شأن نزول اين آيه به تفاسير زير مراجعه شده است: مجمع البيان، التبيان، الدرالمنثور، البرهان، الصافي، روح البيان، الجواهر، تفسيرالكبير و تفسير قرطبي.



4 . الكامل في التاريخ، الجزء الثاني، قسمت پنجم، ص 75.

1 . مجمع البيان، التبيان، الميزان.



2 . مجمع البيان، الدرالمنثور و فخر رازي، التفسيرالكبير ذيل آيه 2 سوره انفال.



3 . الدرالمنثور، مجمع البيان و تفسير قرطبي ذيل آيه 2 سوره انفال.



4 . التفسيرالكبير، جزء 15، ذيل همان آيه.

1 . الدرّ المنثور، ج 3، ذيل همان آيه.



1 و 3 . التفسيرالكبير، ذيل آيه 2 سوره انفال; الدّرالمنثور، همان آيه.